تنوع ژانر در سینمای امروز در مقایسه با دهه ۷۰ کم شده است
تاریخ انتشار: ۱۶ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۵۳۱۰۸
تدوینگر فیلم سینمایی «زالاوا» گفت: در دهه ۷۰ در سینمای ایران (چه در فیلم کوتاه و چه فیلم بلند) شاهد تنوع گونه (ژانر) بیشتری در شکل کلی سینما بودیم ولی اکنون تنوع گونه کمتر شده است.
به گزارش خبرنگار سینمایی ایران اکونومیست، بسیاری از سینماگران معتقدند که امروزه یکی از حلقههای مفقوده سینمای ایران، خلاء گونه است و این امر باعث شده لطمه های فراوانی به ساختار صنعتی سینما وارد شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حیات و ضرورت فیلم کوتاه به تجربهگرایی و تنوع آن است و در این صورت است که میتواند مخاطب بیشتری را جذب کند. از این رو اهمیت پرداختن به گونه در سینمای کوتاه ضرورت پیدا میکند تا در کنار موفقیتهای بینالمللی، مخاطب را نیز با این حوزه آشتی دهد. در همین راستا، درباره تنوع گونه و اهمیت آن در فیلم کوتاه با برخی از تدوینگران سینما همچون محمد نجاریان، عماد خدابخش و موحد شادرو به گفتوگو نشستیم.
اتفاق خوبی است که جشنواره فیلم کوتاه بر ژانر تاکید دارد
محمد نجاریان، تدوینگر سینما، درباره اهمیت گونه در فیلم کوتاه گفت: اتفاق خوبی است که جشنواره فیلم کوتاه بر ژانر تاکید دارد. در حال حاضر در سینما، تجربههای ژانری کمتری را شاهد هستیم و این خوب است که فیلمسازان در گام های اول و زمانی که میخواهند کار فیلمسازی را آغاز کنند، تجربههایی در زمینه ژانر به دست بیاورند و در ادامه مسیر فیلمسازی، از آن تجربهها استفاده کنند.
وی افزود: البته همانقدر که نداشتن تجربه، نکتهای منفی است، تبلیغ و پرداختن صرف به ژانر نیز منفی است. اگر تبلیغات و تولیدات را به سمت ژانر ببریم، از آن طرف بام افتادن است و باید مراقب باشیم تجربهای که در سینمای اجتماعی داشتیم، تکرار نشود.
تدوینگر فیلم سینمایی درخت گردو درباره برگزاری جشنواره فیلم کوتاه تهران گفت: یکی از مهمترین مسائلی که در این جشنواره باید به آن توجه شود، بحث نمایش اولیه (پریمیر) است؛ یعنی باید این طور باشد که فیلمها در اولین نمایششان در جشنواره شرکت کنند. باید این قانون به جشنواره اضافه شود و فیلمسازان در تقویم سینمایی، برای اولین نمایش فیلم خود در این جشنواره برنامهریزی کنند و بعد در جشنواره حاضر شوند. اگر این موضوع به جشنواره برای سالهای آینده اضافه شود، جشنواره فیلم کوتاه تهران به سمت حرفهایتر شدن و بهتر شدن پیش میرود.
تدوینگر فیلم سینمایی عرق سرد درباره تفاوت تدوین در سینمای بلند و کوتاه گفت: همانطور که خود فیلم کوتاه در طول این سالها شکل حرفهایتری به خود گرفته و جنس فیلمهای تولیدی از لحاظ فنی به سینمای بلند نزدیک شده، در بخش تدوین هم این اتفاق افتاده و تدوینها به مرور زمان شکل حرفهایتر و بهتری پیدا کردهاست. همیشه معتقدم به دلیل اینکه در فیلم کوتاه زمان کمتری داریم، تدوین مهمتر است. چون باید دقیق، به اندازه و در موجزترین حالت ممکن اطلاعات منتقل شود و شاید دقتی که در فیلم کوتاه لازم است در برخی مواقع بیشتر از فیلم بلند باشد.
فضای فیلم کوتاه، دوستانهتر و اصیلتر است
عماد خدابخش، تدوینگر سینما، درباره اهمیت ژانر در فیلم کوتاه گفت: فکر میکنم مسئله ژانر فقط به فیلم کوتاه تعلق ندارد. البته از ابتدا در فیلم کوتاه و بلند، تنوع ژانر وجود داشته و بحث عرضه، پخش و جشنوارهها روی این قضیه به مرور تاثیر گذاشته است و منجر به این شده که تنوع ژانر در ایران را به آن شکل که امروز در سینمای جهان میبینیم، کمتر داشته باشیم. تنوع ژانر در آثار سینمایی در سلیقه مخاطب نیز تاثیرگذار است و در دهه ۷۰ در سینمای ایران (چه در فیلم کوتاه و فیلم بلند) شاهد تنوع ژانری بیشتری در شکل کلی سینما بودیم ولی اکنون تنوع ژانر کمتر شده است.
وی درباره برگزاری سیونهمین جشنواره فیلم کوتاه تهران عنوان کرد: در همه جشنوارهها چالش انتخاب فیلمها و داوری آثار وجود داشته و جشنواره فیلم کوتاه نیز از این قاعده مستثنی نیست. جشنواره فیلم کوتاه تهران از نظر تعداد فیلمهای متقاضی و جامع و کامل بودن، رقیب خاصی ندارد و شاید غیر از جشن خانه سینما، جشنوارهای به این شکل تخصصی نداشته باشیم. از این رو این جشنواره برای فیلمسازان اهمیت فراوانی دارد.
تدوینگر فیلم سینمایی زالاوا افزود: این جشنواره در دورههای مختلف با توجه به سیاستی که پیش از برگزاری آن دوره وجود داشته، فیلمها و ترکیب هیات انتخاب و داوری متناسب با آن دوره چیده شده و گاهی ممکن است در این میان برخی فیلمها آنطور که باید دیده نشده باشند. تصور میکنم هرچه این سیاستگذاری شفافتر پیش برود و در چینش و ترکیب هیأت انتخاب و داوری دقت شود، بهتر است.
خدابخش با بیان اینکه در گزینش هیأت انتخاب و داوری نباید درگیر اسمها باشیم، یادآور شد: لزومی ندارد اصراری به حضور افراد سرشناس در داوریها داشته باشیم. در این سالها تجربه ثابت کرده که جریان فیلم کوتاه به واسطه ذات فیلم کوتاه، کار خود را انجام میدهد و مسیر خود را به خصوص در شکل مستقل خود پیدا میکند. چه بهتر که در همان شروع بتوان از آنها حمایت کرد تا این آثار هم دیده شوند و از ارزش کار و تلاششان قدردانی شود. این موضوع برای فیلمسازان بسیار تاثیرگذار و امیدوارکننده است.
تدوینگر فیلم سینمایی تیتی درباره تفاوت تدوین در فیلم کوتاه و بلند گفت: در نسل جدید فیلمسازان فیلم کوتاه، استعدادهای درخشانی در زمینه تدوین داریم که برخی از آنها با کسب تجربه، کمکم وارد سینمای بلند شدهاند. البته ممکن است ورود به عرصه فیلم بلند مزیت محسوب نشود و صرفا بحث کسب تجربه در شکل دیگری از سینما باشد. کار تدوینگر در هر دو شکل فیلم بلند و کوتاه از لحاظ دانش، تفاوت چندانی ندارد، شاید در این میان کمی تجربه به کمک بیاید.
وی افزود: مسئله اصلی این است که در فیلم کوتاه نوعی تجربهگرایی و خلوص وجود دارد اما در سینمای بلند، جنبه صنعتی و تجاری آن مطرح است که در فیلم کوتاه کمرنگتر است. این موضوع مختص تدوین نیست و میتواند شامل همه بخشها شود. عوامل فیلم کوتاه معمولا به دنبال کسب تجربه هستند و میخواهند مدلهای دیگری از سینما را تجربه کنند، بنابراین شاید همانند فیلم بلند، درگیر مناسبات حرفهای نباشند. فضای فیلم کوتاه، ضمن حرفهای بودن، به دلیل ارتباط میان افراد، شکل دوستانهتر و اصیلتری دارد.
به تنوع ژانر در فیلم کوتاه نیاز داریم
موحد شادرو، تدوینگر سینما و تلویزیون درباره اهمیت ژانر در فیلم کوتاه گفت: تنوع ژانر، نقطه گم شده در سینما و از ملزومات است. در حال حاضر در سینمای جهان، فیلمسازان فیلم کوتاه از بحث محتوا عبور کردهاند و چگونگی ارائه محتوا اهمیت پیدا کرده است.
وی افزود: با توجه به پیشرفت های فنی، نرمافزارها و دوربینهای بهروز در اختیار کارگردانها قرار داده میشود و به فیملسازی بهتر کمک کردهاند. اکنون باید فضایی ایجاد شود که فیلمساز، انگیزه حرکت به سمت ژانر را پیدا کند. این موضوع واقعا نیاز است و نبود تنوع آن نوعی خلاء است. در فیلمهای کوتاه جهان نیز ژانرهای مختلف تجربه میشود اما در سینمای کوتاه ایران، اکثرا به ژانر اجتماعی پرداخته میشود.
تدوینگر فیلم سینمایی کارگر ساده نیازمندیم درباره برگزاری جشنواره فیلم کوتاه تهران عنوان کرد: این جشنواره را از چند نظر میتوان بررسی کرد. از یک سو، این جشنواره، جشنوارهای دولتی است و طبیعی است که نگاههای متفاوت در این جشنواره حضور داشته باشند، در همه جای دنیا این رویکرد درباره جشنوارهها وجود دارد اما بهتر بود شرایطی بوجود میآمد که فیلمساز بتواند ایدهها و حرفهای مختلفی را کار کند.
شادرو ادامه داد: شاید گزینش موضوعی، چندان مطرح نباشد. چون تنها جایی که فیلمسازان میتوانند همان چیزی را بسازند که در ذهنشان میگذرد، جشنواره فیلم کوتاه تهران است. پیشنهاد میکنم که آثار، با موضوعات آزادتر کار شود. همچنین چندین سال است که برخی فیلمهای خوب به جشنواره راه پیدا نمیکنند که شاید به دلیل موضوع آن فیلم باشد. البته این گونه نیست که قابل پخش نباشند و خط قرمزها را رد کرده باشند. شاید تصمیم جشنواره این بوده که از دو فیلم، آن فیلمی که رویکردش به جشنواره نزدیکتر بوده انتخاب شود. شاید یک فیلم، بهتر و خوش ساختتر بوده ولی موضوعش مورد تایید یک جشنواره دولتی نباشد. امیدوارم فضای ساخت فیلم کوتاه بازتر شود و فیلمها با رویکردهای مختلف در جشنواره فیلم کوتاه تهران شرکت کنند.
وی افزود: تفاوت میان فیلمهای بلند و کوتاه زیاد است اما مهمترین آن، این است که در فیلم کوتاه، در یک زمان کوتاه باید بر روی یک موضوع واحد تمرکز کرد و دیگر این فرصت نیست که داستانکهای دیگری بیاورید تا داستان اصلی را پیش ببرید. به نظر من فیلم کوتاه، هم حسن است و هم قالب بیان هنری متفاوت؛ به این شکل که فیلمساز حرفی دارد که در زمان محدودی قابل ارائه است و نیاز نیست که فیلم ۱۰۰ دقیقهای بسازد تا حرفش را بزند.
سی و نهمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران به دبیری مهدی آذر پندار از ۲۷ مهر تا ۲ آبان ۱۴۰۱ برگزار میشود.
منبع: خبرگزاری ایرنا برچسب ها: خانه سینما ، جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران ، محمد نجاریان ، فیلم کوتاه ، تدوینگرمنبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: خانه سینما جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران محمد نجاریان فیلم کوتاه تدوینگر جشنواره فیلم کوتاه تهران فیلم کوتاه فیلم کوتاه تنوع ژانر سینمای بلند جشنواره ها کوتاه گفت فیلم بلند فیلم ها سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۵۳۱۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سینما بدون چهره کارگر ایرانی
این سوال مطرح است چرا از کارگرانی که در کوران انقلاب، اعتصابهای سراسری به راه انداختند، داستانی ساخته نشده است؟ چرا از شجاعت و احساس مسئولیت شهدای کارگر که در برابر بمبارانهای دشمن ایستادگی کردند و اجازه توقف اقتصاد کشور را ندادند، چیزی نمیبینیم؟ - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، روز جهانی کارگر، روز ارزشگذاری و احترام به تلاش گروه فعال، زحمتکش و ارجمندی از بدنه اجتماع است که در صف مقدم تلاش برای حفظ استقلال اقتصادی کشور قرار دارند. کارگران، در هر صنف و رشتهای چه کارگران صنعتی، چه خدماتی و... تنها برای خود و تأمین معاششان فعالیت نمیکنند، بلکه تلاش آنها در نگاهی بزرگتر و کلیتر، برای همه جامعه است، آنها هستند که نبض اصلی تولید کشور را در دست دارند و بدون تلاش پیگیر و همواره آنان، نمیتوان به شعارهایی از جنس جهش تولید دست یافت.
خارج شدن تولید از رکود و ارتقای آن نیازمند اجراییشدن مجموعهای از بایستههاست. بخشی از این بایستهها، البته اقتصادی و مدیریتی است. مسئولان باید برای مهار تورم و افزایش ارزش پول ملی تمهیداتی بیندیشند و در خصوصیسازی و واگذاری مراکز اقتصادی و کارخانهها به شکلی عمل کنند که حقوق کارگران، ضایع نشود. با همه اینها، همه چیز اقتصادی نیست. بخش مهمی از این مسأله، فرهنگی هم هست. ممکن است بگویید حقوق عقب افتاده کارگر را چه به فرهنگ؟! مسأله اینجاست که اگر فرهنگ تولید و تولیدگرایی، در سرزمین ما بهخوبی ریشه کند، تولید و فعالان این بخش ارزش واقعی خود را خواهند یافت و تصویر کلی جامعه به سمتی خواهد رفت که یک تلاشگر در یک کارخانه، یک کارگر دلسوز و حرفهای و یک کارفرمای حقگزار را به چشم سربازانی در میدان پیشرفت ملی خواهند دید و این گونه است که دیگر بهراحتی نمیشود حقوق کارگر را به عقب انداخت و حقشان را خورد. بخشی از این فرهنگسازی را باید هنرمندان کشور بهدست بگیرند.
احتیاط در گفتن از کارگران
واقعیت این است که ادبیات کارگری در کشور ما دارای پیشینهای قابل بررسی است. آثار نویسندگانی چون احمد محمود، علیاشرف درویشیان و محمدعلی گودینی در این زمینه ارزشهای ادبی و هنری دارد اما این شاخه از ادبیات داستانی ما خیلی زود زیر سایه ادبیات داستانی زبانگرا و نیز داستانهای آپارتمانی رنگ باخت. از سوی دیگر سینمای ایران از همان نخست، چنان دور از فضای واقعی اجتماع بود که در پیش از انقلاب، کلاه مخملیها در آن، چهره پررنگ بودند و در بعد از انقلاب هم بعد از چندین سال دوباره سینمای ما به گنده لاتهای قمهکش رجوع کرده است. در چنین سینمایی همیشه کارگر، نادیده گرفته شده است؛ البته از این مسأله هم نباید گذشت که بخشی از نادیده گرفتن فضاهای کار و کارگری در سینما و ادبیات ایران، کژکارکرد ادبیات مارکسیستی است. ادبیات و هنر چپ که تحت تأثیر ادعاهای مارکسیسم، خود را ناجی کارگران و زمینهساز ظهور انقلابهای کارگری محتوم در جهان میدانست، تا توانست از نام کارگر استفاده کرد. اینکه کارگران در جوامع کمونیستی همچنان همان موجودات استثمار شده پیشین بودند، بدون اینکه امیدی به آزادی بیان و رفاه اجتماعی داشته باشند. سینماگران و ادیبان ایرانی از بیم اینکه به مارکسیسم متهم شوند، در نزدیکشدن به مسأله کارگران با احتیاط بسیار عمل کردند.
کارگر در سینمای ایران، بیچهره است
در سینمای بعد از انقلاب، با وجود اینکه کارگران خود از قشرهایی بودند که از نخست، همدل و همپای انقلاب بودند و در دوران سخت مبارزه با پیوستن به اعتصابات سراسری در فلج کردن نظام شاهنشاهی نقشی پیشرو داشتند، این کماعتنایی به کارگران ادامه داشت. شاید با قدرت گرفتن چپهای اسلامی در دورههایی از حیات جمهوری اسلامی، انتظار این بود که ادبیات و فرهنگ کارگری جانی بگیرد اما در همین دورهها هم تکنوکراتهای راستگرا بخش مهمی از قدرت را بهدست گرفتند و فرهنگ و هنر در دوران استیلای آنان بیشتر به سمت فضایی رفت که آنان بهدنبال آن بودند، فضایی که در آن تولید و کارگر و چیزهایی از این دست اولویتی نداشتند. نتیجه این غفلت طولانی در پرداختن به کارگران در سینمای ایران، این شده است که در سینمای ایران ما قهرمان یا چهره برجستهای که کارگر باشد، نداریم. کارگران در سینمای ایران نهفقط مورد توجه نبودهاند، اصولا بیچهرهاند. همین الان اگر بخواهید چهرههای سینمایی برجسته در حوزههای مختلف را در ذهن مجسم کنید، نمونههایی به ذهنتان میآید. مثلا چند کارمند شاخص، پزشک شاخص، نظامی شاخص و... اما یک شخصیت سینمایی شاخص که کارگر باشد به ذهن نمیآید. کارگران در سینما همیشه حاشیه بودهاند و به همین دلیل برجسته نشدهاند و تصویری از آنها در ذهن نمانده است.
کارگری که هست، کارگری که دیده میشود
فهرستی از فیلمهایی را که شخصیت اصلی آنها کارگر بوده است، مرور کنیم: «جنگ جهانی سوم» هومن سیدی،«روسری آبی»، «زیر پوست شهر» و «قصهها» رخشان بنیاعتماد، «اینجا بدون من» بهرام توکلی، «کارگر ساده نیازمندیم» و «زندگی جای دیگری است» منوچهر هادی، «زندگی ادامه دارد» عباس کیارستمی، «بادکنک سفید» جعفر پناهی، «جمعه» حسن یکتاپناه، «زمانی برای مستی اسبها» بهمن قبادی، «آبادانیها» کیانوش عیاری، «دان» ابوالفضل جلیلی، «آتشکار» و «خواب تلخ» محسن امیریوسفی، «چندکیلو خرما برای مراسم تدفین» سامان سالور، «چند میگیری گریه کنی» شاهد احمدلو، «چهارشنبهسوری» و«جدایی نادر از سیمین» اصغر فرهادی، «باد در علفزار میپیچد» خسرو معصومی، «تنها دوبار زندگی میکنیم» بهنام بهزادی، «محیا» اکبر خواجویی، «هیچ»، «استراحت مطلق» و «بیست» رضا کاهانی، «کیفر» حسن فتحی، «دیگری» مهدی رحمانی، «لطفا مزاحم نشوید» محسن عبدالوهاب، «آقا یوسف» علی رفیعی، «آلزایمر» احمدرضا معتمدی، «شیفت شب» و «سوت پایان» نیکی کریمی، «گزارش یک جشن» ابراهیم حاتمیکیا، «مرگ کسب و کار من است»، «مردی که اسب شد» و «همه چیز برای فروش» امیرحسین ثقفی، «جیببر خیابان جنوبی» سیاوش اسعدی، «حوض نقاشی» مازیار میری، «چندمتر مکعب عشق» جمشید محمودی، «ارسال یک آگهی تسلیت برای روزنامه» ابراهیم ابراهیمیان، «انتهای خیابان هشتم» علیرضا امینی، «پنجستاره» مهشید افشارزاده، «خداحافظی طولانی» فرزاد موتمن، «چهارشنبه 19 اردیبهشت» وحید جلیلوند، «ابد و یک روز» و «برادران لیلا» سعید روستایی، «سینما نیمکت» محمدرضا رحمانیان، «برادرم خسرو» احسان بیگری، «به یک کارگر ساده نیازمندیم» پدرام کرمی و... .
معادلسازی کارگر و فقر
در اغلب این فیلمها، کارگران موضوع فیلم شدهاند تا وضعیت اقتصادی وخیم، شوربختی و بیپولیشان بهتصویر درآید. در بیشتر فیلمهای سینمای ایران، کارگری و فقر معادل هم قرار گرفتهاند و در نتیجه این فقر است که آنها گاه دست به کارهایی میزنند که برایشان دردسرساز است. کارگر در بیشتر فیلمهای ایرانی، بهخاطر شرافتش در انجام دقیق و درست کارش با وجود کم بودن حقوق و مزایایش تصویر نشده است. البته که وضعیت اقتصادی بسیاری از کارگران ما قابل قبول نیست اما اگر سینمای ایران چشمش را روی این قشر شریف بهتر میگشود، سوژههای تازه و جذابی در زندگی همین قشر میدید.
چرا این کارگران را ندیدید؟
این سؤال مطرح است که چرا داستانی از کارگرانی که در کوران انقلاب، اعتصابهای سراسری را به راه انداختند، ساخته نشده است؟ چرا از شجاعت و احساس مسئولیت شهدای کارگر که در برابر بمبارانهای دشمن ایستادگی کردند اما اجازه توقف اقتصاد کشور را ندادند، چیزی نمیبینیم؟ (نیاز به توضیح نیست که فیلمهایی مانند پالایشگاه را دچار ضعف مفرطند، محسوب نکردهایم)، کارگرانی که با هوشمندی و خلاقیت، دستگاههای از رده خارج را نوسازی کردند یا با اختراعات و ابتکارات خود، به افزایش بهرهوری و رشد اقتصادی کشور کمک کردند، ارزش توجه نداشتند؟ سینمای ایران باید این غفلت تاریخی را جبران کند و دوباره در تعریف و توجه خود از جامعه کارگری تجدیدنظر کند.
مسیری که برگشت
سینمای انقلاب اسلامی در سالهای نخست حرکت خود، چشم بینایی درباره قشرهای مختلف اجتماعی داشت و با شکار داستانهایی از دل جامعه،سعی میکردچتری فراگیربرای همه اقشاراجتماعی داشته باشد.این امر از یک سو به وسعت نگاه و اطلاعات فیلمسازان برمیگشت و از دیگر سو به شرایط اجتماعی که درآن سهیم بودن همه اقشار واصناف برای سرپا نگه داشتن کشور در گرماگرم نبردی سخت و جنگی تحمیلی مشخص بود.ساخت فیلمهایی همچون «شیلات» به کارگردانی رضا میرلوحی و نویسندگی محمد بلیش مازندارانی، محصول سال 1362 با بازی ماندگارزنده یاد داوودرشیدی درباره کارگران شیلات وهمچنین«ترن» به نویسندگی و کارگردانی امیر قویدل محصول سال1366بابازی فرامرز قریبیان وخسرو شکیبایی درباره کارگران خط آهن، نمونههایی از این دست فیلمهاست. هردو فیلم که با وجود گذشت چهار دهه از ساختشان هر دو دیدنی و سرپاست، به نقش مستقیم و مهم کارگران در انقلاب توجه دارند، فیلمهایی که همچنان هم به لحاظ قصه وکشش داستانی مخاطبان رابه دنبال خود میکشانند، هم داستانهایی کاملا ایرانی وبومی دارند وهم البته به نقش مهم وسازنده کارگران گمنامی میپردازند که درمسیرپیشبرد اهداف انقلاب مؤثر بودهاند. این مسیر درسالهای دهه70، ادامه نیافت وسینمای ایران به مسیری دیگر افتاد وفیلمهایی چون ترن و شیلات، فقط در خاطره تصویری مردم ما قرار دارند.
منبع: جامجم آنلاین
انتهای پیام/